هوای آسمان

بالاخره روز میعاد فرارسید ، اولین باری بود که میامدم اعتکاف ، قبل از اذان مغرب خودمون رو رسوندیم مسجد ، اما هیچ کس نبود ، حسابی جاخوردیم و فکر کردیم نکنه جای دیگه ای برگزار میشه اما بعد اینکه یه چند جایی زنگ زدم فهمیدم باید بعد اذان میامدیم ، خدارو شکر تونستیم نمازمون رو توی مسجد بخونیم .

کم کم بچه ها از راه رسیدن ...

اون شب یه نماز دو رکعتی رو باید می خوندیم ( توی هر رکعت : سوره حمد ، یس ، ملک و توحید ) ، شب اول دو رکعت بود ، شب دوم 4 رکعت و شب سوم همان نماز می شد 6 رکعت. " خنده داربود تقریبا یک ساعت طول کشید تا دو رکعت شب اول رو خوندم ، خدایش نمی دونستم فردا شب می تونم دوام بیارم و نماز رو بخونم !!!!

فکر کنم توی اون حال و هوا فقط من بخاطر نماز نگران بودم،آخه می ترسیدم کم بیارم ،( دوستان شوخی می کردن و می گفتن برو زودتر نمازت رو بخون ، چهرت بعد نماز دیدنیه ، بهشون گفتم:  ناشکری نمی کنم فردا شب میشه 6 رکعت + 30رکعت دیگه.... )نمی دونم چی شده بود اما شب دوم خیلی راحت تر نماز رو خوندم و انگار انرژی زیادی وجودم رو پر کرده بود .

هر شب تا سحر بیدار بودیم اما خیلی وقت کم میاوردیم ، شاید اگه کمتر از خاطرات راهیان صحبت می کردیم .... ولی خوبیش این بود که تک تک بچه ها رو به یاد آوردیم و سر نماز براشون دعا کردیم ، اون شب دلم هوای مشهد رو کرده بود، ساعتای 2 به امام رضا (ع) زنگ زدیم کلی باهاش صحت کردیم ، حال عجیبی بود ، خیلی دلمون می خواست یه بار اعتکاف بریم حرم امام رضا (ع) ، یعنی میشد!!!!

شب سوم ....

همه چیز خیلی زود تمام شد ، درونم آشوب بود ، گریه امانمون رو بریده بود، فکر اینکه فردا شب دیگه اونجا نیستم دیوانم کرده بود ، دوباره به امام رضا (ع) زنگ زدم ، آقا جان اعتکاف امسال هم تمام شد ، دلم هوای حرمتون رو کرده ، دلم می خواد بیام اونجا تا، برات کربلا ازتون بگیرم ، شاید اگه شما برامون دعا کنید امام حسین (ع) دلش برامون بسوزه و ...

وقتی نماز مغرب تمام شد به همه نفری یه قرآن دادن و گفتن همه کسانی رو که آمدن اینجا اعتکاف ، میبرن مشهد...

یا امام رضا(ع) ، در حسرت دیوانگی دیروز گم شدم

دلم کبوترشده و آمده حرمتون زیارت ، هواش رو داشته باشید ...

 


خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .

نظرات شما عزیزان:

نالایق
ساعت17:13---31 خرداد 1391
سلام تنبل !
چرا آپ نمیکنی؟؟
منتظر پست های جدیدتم.
میدونم گل میکاری مث همیشه


دوست
ساعت13:33---31 خرداد 1391
سلام دوست دیرینه.
دلمان که میگیرد،تاوان لحظه هایی است که دل میبندیم...!؟


گمنام
ساعت14:59---28 خرداد 1391
خوش بحال شما


اگه من بودم، خداییش تو نمازاش کم میووردم.


بری کربلا...
پاسخ:سلام گمنام انشاالله هرکس آرزوی کربلا رو دلش مونده بره زیارت .... ممنونم


عشق فقط شهادت
ساعت14:54---28 خرداد 1391
انگاری خدا خیلی دوستون داره که همه چی رو براتون راست و ریست کرده

پس رفتید امام رضا حتما برید پنجره فولاد و واسه همه اتوبوس هشتیا دعا کنید، مطمئتاً اونجا برات کربلا رو هم میگیرید.

راستی برام دعا میکنید بهشتی بشم؟؟؟
پاسخ:سلام دوست خوبم از کجا میدونی که نیستی ؟؟؟ ملتمس دعا . یاعلی


برقبانی
ساعت9:04---28 خرداد 1391
سلام دوست عزیز و بزرگوار
امیدوارم حالتون خوب باشه و ما رو از دعای خیرتون محروم نکنید.
وبلاگ بسیار زیبا و پرمحتوایی دارید.
امیدوارم شهدا همیشه کمکتون کنند.

با چند مطلب بسیار زیبا منتظر حضور و نظر گرمتون هستم.

اللهم عجل لولیک الفرج

ایشالله شهید شی.
شهادت بنده ی حقیر
التماس دعا


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, توسط پلاک